
** چکیده: ۱-در جلسهى مورخ ۲۵ / ۶ / ۱۳۹۵ هیأت دولت، اجراى سند ۲۰۳۰ با تشکیل کارگروهى، الزامى مىشود. این کارگروه موظف مىشود که برنامههاى اجرایى این سند را به سایر دستگاههاى مربوطه ابلاغ کند و بر اجراى آن نظارت داشته باشد. شوراى عالى انقلاب فرهنگى ۲۰ آذر۹۵ بعد از مراسم رونمایى مطلع مىشود. در تاریخ ۲۰ آذر ۹۵ در مجموعه فرهنگى تلاش، سند ملى آموزش ۲۰۳۰ با حضور آقاى محمد فرهادى وزیر علوم، تحقیقات و فناورى، آقاى فخرالدین احمدى دانش آشتیانى وزیر آموزش و پرورش، شهیندخت مولاوردى معاون رییس جمهور در امور زنان و خانواده و جمعى از مسؤولان وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکى رونمایى شد.
۲-نخستین واکنش رسمى به این مصوبهى هیأت دولت، چهار ماه پس از اجرایى شدن آن صورت مىگیرد، زمانى که ستاد نقشهى جامع علمى کشور در جلسهى هشتاد و هشتم خود، با گلایه از عدم اطلاعرسانى دولت به شوراى عالى انقلاب فرهنگى، نگرانى خود را از تصویب و اجراى این سند اعلام مىکند. با ادامه یافتن اجراى این سند و عدم پاسخگویى مسؤولان مربوطه، این نگرانى به صحن عمومى شوراى عالى انقلاب فرهنگى در جلسهى ۱۹ / ۱۱ / ۹۵ سرایت کرد و در حضور رئیس جمهور و وزراى مربوطه، نگرانى از تصویب و اجراى سند ۲۰۳۰ با صحبت چند تن از اعضاى شورا به ریاست جمهورى منتقل شد. در حالیکه انتظار عمومى اعضاى شورا بر این بود که با انتقال این دغدغه، روند راىگیرى و در دستورکار قرار گرفتن توقف و اصلاح سند ۲۰۳۰ آغاز مىشود، اما رئیسجمهور این مسأله را به جلسهى بعدى موکول مىکند. جلسهاى که تا تاریخ نهم اردیبهشت تشکیل نشد.
۳-در جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى حدود ۱۰ نفر تذکر دادند و بعد آقاى روحانى دستور داد که موضوع براى بررسى به دبیرخانه ارجاع و در دستور کار جلسه بعدى قرار گیرد. قرار شد در اولین جلسه ابتداى سال ۹۶ موضوع مطرح شود که آن جلسه هم بحث شعار سال مطرح شد و بحث انتخابات و مسائل دیگر بود. آقاى روحانى با اینکه انتقادات از دولت بابت اجراى سند ۲۰۳۰ اوج گرفته بود تا شنبه نهم خرداد اجازه جلسه دیگرى را نداد. در نهایت حضرت آقا در دوم اردیبشهت ۹۶ دستور توقف اجراى سند ۲۰۳۰ یعنى مصوبه شهریورماه دولت را صادر فرمودند. اما از فاصله دوم تا ۱۷ اردیبهشت باز هم هیچ اتفاقى از ناحیه دولت رخ نداد که منجر به سخنرانى و موضعگیرى علنى مقام معظم رهبرى شد.
۴- علىرغم این مصوبه بازهم دولت اجراى این سند را متوقف نمىکند و ماههاى آینده هم اجراى آن ادامه مىیابد تا زمانى که رهبر انقلاب در دیدار با معلمان به اجبار، شخصا به روند اجراى سند ورود مىکنند و مىفرمایند: «این سند ۲۰۳۰ سازمان ملل و یونسکو و این حرفها، اینها چیزهایى نیست که جمهورى اسلامى بتواند شانهاش را زیر بار اینها بدهد و تسلیم اینها بشود. به چه مناسبت یک مجموعهى بهاصطلاح بینالمللىاى -که قطعاً تحت نفوذ قدرتهاى بزرگ دنیا است- این حق را داشته باشد که براى کشورهاى مختلف، براى ملّتهاى گوناگون، با تمدّنهاى مختلف، با سوابق تاریخى و فرهنگى گوناگون، تکلیف معیّن کند که شما باید اینجورى عمل کنید؟ اصل کار، غلط است. اگرچنانچه با اصل کار شما نمىتوانید مخالفت بکنید، حدّاقلّش این است که بِایستید بگویید جمهورى اسلامى خودش ممشى دارد، خطّ و ربط دارد، ما سندهاى بالادستى داریم، ما مىدانیم باید در زمینههاى آموزش، پرورش، اخلاق، سبک زندگى چهکار کنیم؛ احتیاج به این سند وجود ندارد. اینکه ما برویم سند را امضا کنیم و بعد هم بیاییم شروع کنیم بىسروصدا اجرائى کردن، نخیر، این اصلاً مطلقاً مجاز نیست.» با این بیانات بود که بلافاصله و به اجبار روند اجراى سند ۲۰۳۰ متوقف شد.
۵-سند ۲۰۳۰ تعارضات فراوانى با اسناد بالادستى نظام شامل، سند چشمانداز بیستساله، نقشهى جامع علمى کشور، سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش و حتى اصول ۷۷ و ۱۵۳ قانون اساسى دارد.
۶-پس از این اتفاق، موضوع سند ۲۰۳۰، با حضور مدیرکل کمیسیون ملى یونسکو در دستور کار ستاد نقشهى جامع علمى کشور قرار مىگیرد. محورهاى این جلسه بدینشرح است: عدم مشارکت و اطلاعرسانى به شوراى عالى انقلاب فرهنگى مورد انتقاد است. اسناد آموزشى بالادستى نظام، اسنادى مترقى هستند که کشور را بىنیاز از اسناد ابلاغى از سایر جوامع بیگانه مىکند. روند ابلاغ و ترجمهى این سند متوقف شود تا از تداخل و تعارض در نظام آموزشى کشور جلوگیرى شود. در بسیارى از جملات بیانیهعباراتى وجود دارد که نشانگر الزامآور بودن بندهایى از این بیانیه مىشود. سکولار بودن و ترویج بىدینى، آموزش معلمان به شیوهى غربى، اختلاط جنسى، حذف آیات جهاد و ممنوعیت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت و. . . ازجمله موارد اختلافى و متضادى است که این سند با فرهنگ اسلامى ایرانى دارد.
۷- جلسه شوراى عالى انقلاب فرهنگى پس از چند هفته تعطیلى روز سهشنبه ۹ خرداد به ریاست حجتالاسلام حسن روحانى و با موضوع پیگیرى سند۲۰۳۰ برگزار شد. رئیسجمهور در این جلسه گفت: رفع دغدغهها و رعایت دقیق منویات رهبر معظم انقلاب در اینزمینه، دستور کار شوراى عالى انقلاب فرهنگى خواهد بود. روحانى همچنین در خصوص سند ۲۰۳۰ گفت: طبیعى است که غرب و حتى شرق درصدد ترویج یا تحمیل فرهنگ و سبک زندگى خود باشند اما بایستى به همراه کشورهاى اسلامى و داراى فرهنگ مشترک با قدرت از چارچوبهاى دینى و فرهنگ ملى خود دفاع و صیانت کنیم.
۸- دوازده اردیبهشت سال گذشته نیز، رهبر انقلاب در دیدار با معلمان با اشاره به اینکه ما براى تربیت نسل آینده با حریفى به نام «نظام سلطهى بینالمللى» مواجه هستیم، فرمودند: «ممکن است برخى تعجب کنند که چه ارتباطى میان آموزشوپرورش و «نظام سلطهى بینالمللى» وجود دارد، درحالىکه واقعیت این است که نظام سلطه براى نسل جوانِ ملتها بهویژه ملتِ ایران برنامه دارد.» ایشان به این موضوع هم تأکید کردند: «نظام سلطه مىخواهد نسل آیندهى کشورها، نسلى باشند که فکر، فرهنگ، نگاه و سلیقهى مورد نظر او را در مسائل جهانى داشته باشند و در نهایت نخبگان، سیاستمداران و افراد تأثیرگذار همانگونه فکر و عمل کنند که او تمایل دارد.» بههمین دلیل، رهبر انقلاب موضوع آموزش و پرورش را طبق تصریح قانون اساسى، موضوعى «حاکمیتى» بیان فرمودند.
۹- آقاى روحانى مدعى شده چند طلبه بلندگو دست گرفتند و در روستاها علیه این سند موضع گرفتند. حالا ممکن است چند طلبه هم اینکار را کرده باشند. مگر کار خلافى است؟ آیا این آزادى بیان است که رئیس جمهور از انتقاد چند طلبه برآشفته مىشود؟ ضمن اینکه مراجع عظام تقلید و علماى بزرگ در اقصى نقاط کشور با اجرا و تصویب سند ۲۰۳۰ در دولت مخالفت کردند. آیا مراجع و علماى بلاد هم چند طلبه بلندگو به دست بودند؟
۱۰-دربارهى سند ۲۰۳۰ ما بهصورت مستقیم با ۴ متن مواجهیم و بهصورت غیرمستقیم با متون و اسناد متعدد دیگر. این چهار متن عبارتند از:۱- سند توسعه پایدار ۲۰۳۰ سازمان ملل متحد؛ ۲- بیانیه اینچئون کره جنوبى در سال ۲۰۱۵؛ ۳- سند چارچوب اقدام براى آموزش ۲۰۳۰ (پاریس۲۰۱۵)؛ ۴- سند ملى آموزش ۲۰۳۰ (پیشنهادى کمیسیون ملى یونسکو در ایران) سند ۲۰۳۰ دو اشکال اساسى دارد؛ اول: ورود کشور در مسیر غربى شدن. دوم: قبول پذیرش سلطه فرهنگى کشور
۱۱-در سند ننگآور۲۰۳۰ و سند مکمل آن یعنى سند who گفته شده باید از خانواده حمایت شود. خانواده را توضیح داده، خانواده ۳ نوع است:۱٫ زن و مرد و فرزند؛ ۲٫ زن وزن و فرزند؛ ۳٫ مرد و مرد و فرزند. یعنى باید روسپىگرى و همجنسبازی به رسمیت شناخته شوند. در این سند از حمایت از اقشار آسیبپذیر صحبت شده که در سند دیگر از همجنسبازان بهعنوان قشر آسیبپذیر نام برده شده است. در این سند از سقط جنین بهعنوان امر مثبت و سفارشى یاد شده است. کشورها باید مرتب گزارش کار بدهند و همه تحولات نظام خود را با آنها مطرح کنند و همهچیز باید بازرسى شود.
۱۲-نقطه کانونى انتقادات منتقدین، آن است که دولت بدون در نظر گرفتن اعتقادات میلیونها معلم، دانشآموز و والدین آنان و بدون مشورت با مراجع ذىصلاح مانند شوراى عالى انقلاب فرهنگى، اولا؛ سندى را تدوین نموده که بهدلیل تطابق کامل با اهداف و راهبردهاى چارچوب عمل جهانى آموزش ۲۰۳۰، با قانون اساسى و شرع مغایر است و بعضا گامهاى عملى نیز در این مسیر برداشته است. اصولا آموزش کتاب مستهجن آموزش جنسى به کودکان با عنوان لکلکها که متاسفانه هماکنون در برخى مهدهاى کودک تدریس مىشود و. . . . ، آموزش مباحث جنسى در مهدهاى کودک، حذف قرآن از مهدها، حذف درس شهید فهمیده، طرح حذف درس دفاعى چه معنایى دارد؟
۱۳-هیچ تردیدى نیست بر اساس قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران، تدوین و ابلاغ سیاستهاى نظام بر عهده رهبر معظم انقلاب است و شوراى عالى انقلاب فرهنگى باید در جریان پذیرش سند ۲۰۳۰ قرار مىگرفت؛ اما متأسفانه دولت بدون اعلام به این شورا و دریافت نظرات از اعضاى آن، این سند را پذیرفته و در جهت اجرایى ساختن آن حرکت کردهاند که عملى غیرقانونى است. در بخشهایى از دولت بدون دریافت نظر از شوراى عالى انقلاب فرهنگى، جلساتى براى اجرایى ساختن این سند برگزار شده و این شورا نیز پس از پذیرفتن این سند، متوجه آن شده است. دولت مجرى سیاستها و قانون است و به تنهایى نمىتواند سیاستها را از طرف خود وضع کرده و یا در سطح بینالمللى براى خود بهصورت مستقیم سیاستگذارى نماید.
۱۴-تبعات اجراى سند ۲۰۳۰ چیست؟ با پذیرش سند، ایران ملزم مىشود تا تغییرات مدنظر یونسکو را در نظام آموزشى و فرهنگى کشور حتى در زمینه کنترل جمعیت و محیط زیست و. . اعمال کند و همین پایه تعارضات فرهنگى و هویتى در نسلهاى آینده موجب مىشود تا آنها با هویت ملى و مذهبى خود بیگانه شوند. تغییر سبک زندگى، تغییرات همهجانبه در تفکر عقیدتى، سیاسى، اخلاقى و حتى قوانین مدنى، تبعات دیگر این دومینوى خطرناک است. سند ۲۰۳۰ مدخل ورودى سازمانهاى اصطلاحاً بینالمللى براى سلطه فرهنگى بر کشورهاست که با تغییر نظام آموزشى آنها صورت مىپذیرد. فراموش نکنیم که اغلب نهادها و سازمانهاى بینالمللى بازوهاى اجرایى و اطلاعاتى آمریکا و کشورهاى غربى هستند. ایران ملزم مىشود آمارها و اطلاعات مربوط به کودکان، نوجوانان و جوانان خود را بهصورت گزارشهاى مداوم به نهادهاى بیگانه اعلام کند.
* همراهى نماینده ایران در تصویب پروژهاى جهانى ۲۰۳۰
سند موسوم به ۲۰۳۰ سازمان یونسکو را مىتوان یکى از موارد طراحى نظام سلطهى بینالمللى دانست. البته این سند تنها یکى از ۱۷ هدف پروژهى میلینیوم جهانى است. میلینیوم یا اعلامیهى هزارهى سازمان ملل متحد با هدف توسعهى پایدار، از مهمترین طرحهایى است که توسط سازمان ملل بهمنظور جهانىسازى ملتها و یکسانسازى فرهنگها سالها در دستور کار نهادهاى مرتبط با این سازمان قرار گرفته بود و سرانجام شکست خورد. پس از شکست این پروژه، در سال ۲۰۱۵ برنامهى جدیدى از سوى سازمان ملل مطرح شد و در مجمع عمومى سازمان ملل با حضور روساى جمهور کشورهاى عضو ازجمله جمهورى اسلامى ایران به تصویب رسید. نکتهى حائز اهمیت این است که این برنامه بهصورت ۱without voting یعنى بدون راى و نظر مخالف به تصویب رسیده است، در حالیکه اگر مخالفتى از سوى هیأت ایرانى حاضر صورتگرفته بود، این برنامه با «اجماع عمومى» تصویب مىشد. امرى که انتظار مىرفت با توجه به مغایرتها و تضادهاى واضح و مشخص این برنامه با فرهنگ و اسناد بالادستى کشورمان، با مخالفت هیأت جمهورى اسلامى بهعنوان داعیهدار حکومت اسلامى قرار بگیرد.
پس از اجلاس عمومى سازمان ملل، اجلاس با حضور وزراى ۱۳۰ کشور ازجمله ایران در اینچئون کرهى جنوبى برگزار مى شود. سندى که از سال ۲۰۱۴ بهعنوان برنامهى آموزشى در مسقط طراحى شده بود، در این اجلاس به تصویب و امضا مىرسد. هرچند که تا به امروز هیچ خبر رسمىاى مبنى بر امضاى وزیر وقت آموزش و پرورش بر این سند منتشر نشده است. این تعهد در حالى صورت مىگیرد که دو نهاد نظارتى مهم در این موضوع یعنى شوراى عالى انقلاب فرهنگى و مجلس شوراى اسلامى و نهادهاى فراقوهاى نظیر مجمع تشخیص مصلحت و شوراى عالى امنیت ملى از پذیرفتن این سندبىاطلاع بودهاند.
* تعارض فرهنگى سند ۲۰۳۰ با فرهنگغنى اسلامى – ایرانى
اما در روزهاى اخیر، رسانههاى معاند با انقلاب مبناى مخالفت با سند ۲۰۳۰ را برابرى و یکسانسازى آموزشى و جلوگیرى از رشد کیفى آموزش در سطح کشور بیان کردهاند، در حالى که ماجرا این نیست، کمااینکه در سند سیاستهاى کلى ایجاد تحول در آموزش و پرورش که رهبر انقلاب در سال ۱۳۹۲ ابلاغ کردند نیز ارتقاء جایگاه آموزش و پرورش بهمثابه مهمترین نهاد تربیت نیروى انسانى و مولّد سرمایهى اجتماعى در دستور کار قرار گرفته است. به این دلیل که این برنامه بدون در نظر گرفتن مسائل و اقتضائات بومى، فرهنگى و همچنین آرمانهاى ایران اسلامى طراحى شده است. بههمیندلیل اجرا و تعهد به این سند، موجبات تغییر و تعارض فرهنگى و هویتى را در نسلهاى آینده سبب مىسازد.
* بهانهاى براى تغییر در نظام آموزشى کشورهاى مستقل
سند ۲۰۳۰ را مىتوان مدخل ورودى برنامهى جامع سازمان ملل براى تسلط بر کشورها به بهانهى موهوم توسعهى پایدار دانست. این برنامه که در ادامهى پروژهى میلینیوم جهانى است، در چهارمین و مهمترین هدف از اهداف ۱۷ گانهى این پروژه، قرار گرفته است. در حقیقت آغاز و نقطهى شروع این پروژه با تغییر نظام آموزشى کشورها صورتگیرد، حال آنکه براى رسیدن به جامعهى جهانى یکپارچه و مقبول قدرتهاى جهانى، تنها لازم است تا نسل آینده با هویت ملى و مذهبى خود بیگانه شود. در این میان نباید غافل شد که نهادها و سازمانهاى جهانى همواره در راستاى همافزایى اطلاعاتى و بازوهاى اجرایى ایالات متحده آمریکا و همپیمانش در سطح بینالملل فعالیت مىکنند. در حقیقت این برنامهى جهانى اهدافى مهمتر از صرف تغییر نظام آموزشى را در کشور را دنبال مىکند و آن تغییر همهجانبه در اقتصاد، سیاست، قوانین مدنى و سبک زندگى است، بهگونهاى که در نظام مرکز- پیرامونى جامعهى جهانى، ایران به کشورى پیرامونى و تابع جامعهى جهانى تبدیل شود. کشورى که با قبول سرکردگى و هژمون یک دولت و فرهنگ خاص، خود را عرضهکنندهى مواد خام و تأمینکنندهى نیروى انسانى براى مناسبات جهانى بداند و حق تصمیمگیرى در عرصهى داخلى و بینالمللى را از خود سلب نماید. بیخود نیست که در این سند، از عبارت «شهروند جهانى» براى تعریف مردمان یک سرزمین استفاده شده است. موضوعى که به مرور، روح استقلال یک ملت را نیز نشانه گرفته و به خطر خواهد انداخت.
* آمریکا از چه ابزار و روشهایى براى نفوذ فرهنگى در مدارس ایران استفاده کرده است؟
دشمنان جامعه ایرانى همواره براى سیطره یافتن بر منافع خویش در ایران، از هر ابزار و شیوهاى بهره جستند که ضمن تصاحب منابع ملى ایرانیان، آینده خویش را هم در کشور تضمین کنند. یکى از شیوههاى غرب براى ماندگارى در ایران و ایجاد فضاى مناسب براى حاکمیت خود در ایران، نفوذ علمى در نهادهایى نظیر مدارس، دانشگاهها و. . . است؛ زیرا اعتقاد داشتند با تربیت نیروهاى انسانى وابسته به غرب و ایجاد انحراف در آموزش و پرورش مىتوانند منافع خود را در آینده تأمین کنند. به همین منظور با برنامهریزىهاى مختلف فرهنگى و نفوذ در مدارس، تلاش کردند با دگردیسى در فرهنگ ایرانى -اسلامى و توسعه انسانهاى وابسته به غرب، جاى پاى خود را در این مملکت مستحکم سازند. اسناد لانه جاسوسى آمریکا در ایران، مملو از مستنداتى است که نشان مىدهد نفوذ فرهنگى در نهادهاى علمى نظیر مدارس با برنامهریزى بلندمدت انجام شده است. در ادامه با استفاده از اسناد لانه جاسوسى به نمونههایى از تلاش آمریکا براى نفوذ فرهنگى در مدارس ایران اشاره مىشود.
* آموزش مسائل جنسى به کودکان از سن ۴ سالگى !!!
آموزش مسائل جنسى از سن ۴ سالگى براى همه الزامى است که هر گروه سنى مطالب خود را دارد. مثلا در گروه ۴ تا ۶ سال کودک باید کامیابى از خود را بیاموزد و والدین حق دخالت در آموزش ندارند. در سن ۶ تا ۱۲ سال آموزش حقوق جنسى بهصورت ریز و کامل و احترام به هنجارهاى متفاوت جنسى افراد وراههاى رفتار در این زمینه متناسب با آن باید صورت پذیرد. ضمنا مدارس و خانوادهها باید از طرف مراجع بینالمللى نظارت شوند و حق عدم رعایت آنرا ندارند.
آموزش اجبارى مسائل جنسى براى کودکان و نوجوانان یکى از مسائل مطرح در این سند است که مىتواند به کشور ما ضربه بزند چراکه معتقدند بهمنظور آگاهى کودکان و نوجوانان و خودآموزى براى ازدواج باید این مسائل را به آنها آموزش داد. اگر این مسائل را اجرا نکنیم به ما اخطار مىدهند که چرا تمام مذاهب در کشور آزاد نیستند و همین اخطارها موجب صدور اعلامیههاى حقوق بشر علیه ایران مىشود. نگرش حاکم بر سند ۲۰۳۰ هرنوع تربیت دینى و الهى را خلاف حقوق بشر مىداند ولى آموزش جنسى و سکسولوژى ولنگار تحت عنوان بهداشت براى کودکان را جزو حقوق آنها مىدانند و کودک حتى قبل از اینکه به بلوغ جنسى برسد باید این آموزشها را فرابگیرد در حقیقت آموزش را ذیل یک ایدئولوژى دیگر قرار مىدهند. این اعمال زشت و زننده منجر به تخریب روحیه و تربیت کودکان ما قبل بلوغ را فراهم مىآورد و نقطهى سیاهى از یک رویداد نامطلوب را در ذهن آنها ایجاد مىکند که زمینه ساز رشد و بروز ناهنجارىهاى اخلاقى و اجتماعى به شمار مىرود. بهعنوان مثال آمریکا یکى از پیش گامان اجراى چنین طرح هایى در جامعه خود به شمار مىرود و بر آیند آن سن تجاوز جنسى در دختران کم سن و سال را به ۳ تا ۷سال رسانده و در جنس مخالف نیز چنین آمارى وجود دارد.
* ادعاى الزام آور نبودن سند۲۰۳۰
در بیانیه دولت آمده است: «اصولا در بین اسناد یونسکو بهجز پیمان نامهها که جنبه الزامى دارند، و باید به تأیید مجالس کشورها برسند، هیچ سند دیگرى مورد امضاى فیزیکى واقع نمىشود. سند «چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰» در زمره پیمان نامهها نیست و بهعنوان یک چارچوب عمل که کشورها مطابق با ساختار ملى خود آنرا اجرا مىکنند، در حقیقت یک توصیه نامه به شمار مىرود و بنابراین توسط هیچ کشورى امضا نشده است.» در این مورد باید به چند نکته دقت نمود:
هرچند بهلحاظ شکلى اسناد یونسکو – بهجز پیمان نامهها- در بادى امر الزام آور محسوب نمىشوند لکن سازمان یونسکو ازجمله سازمانهاى بینالمللى تخصصى است که اساسنامه آنها تعهداتى را براى کشورهاى عضو در مورد اجراى توصیه نامههاى صادره ایجاد مىکند. توضیح آن که، به موجب ماده ۸ اساسنامه یونسکو «کشورهاى عضو متعهدند هر زمان و به شیوهاى که از سوى کنفرانس عمومى یونسکو مشخص مىشود، در خصوص قوانین و مقررات و نیز آمارهاى مربوط به اقدامات متخذه براى اجراى توصیههاى به عمل آمده به این سازمان گزارش دهند.» بنابر این، سازمان یونسکو گزارش دولتها در باره اقدامات ملى در راستاى اجراى توصیه نامههاى مندرج در چارچوب اقدام آموزش ۲۰۳۰ را مورد ارزیابى و سنجش قرار خواهد داد و چنانچه کشورى گزارش ندهد بهلحاظ سیاسى و احتمالا در قالب صدور قطعنامه در یونسکو تحت فشار قرار خواهد گرفت. در سند ۲۰۳۰ به برخى اسناد الزام آور حقوق بشرى استناد شده است که تعهد آور بوده و سند ۲۰۳۰ را از نظر محتوایى تقویت و به آن اسناد نزدیک مىسازد.
* بزرگترین اشتباه دولت
ضرورى بود موارد مغایرت این سند با ارزشهاى اسلامى و اسناد بالادستى نظام اسلامى مانند مغایرت تساوى جنسیتى با عدالت جنسیتى، مغایرت پذیرش هم جنس گرایى با اصول دینى و انسانى، مغایرت آموزش مسائل جنسى به کودکان با حق رشد آنان و. . . بهصراحت اعلام مىگردید. این اقدام مىتوانست اولا؛ الگویى براى سایر کشورها تلقى گردیده و هژمونى نظام سلطه و سبک زندگى غربى را زیر سؤال ببرد و ثانیا؛ جمهورى اسلامى را از پاسخ گویى به نظامات منطقهاى و بینالمللى در چنین مواردى مبرا سازد.
بزرگترین اشتباه دولت در این موضوع، تدوین سند ملى مبتنى بر سند اصلى ۲۰۳۰ بر اساس مصوبه هیأت وزیران بوده است، چراکه تدوین چنین سندى براى کشورها الزامى نبوده و دولت با انجام این کار، بهنوعى خود را متعهد به اجراى سند ۲۰۳۰ نشان داده است. اشتباه بزرگ تر نیز این بوده است که در تدوین سند ملى، به هیچ عنوان نسبت به ارائه تفسیر بومى جمهورى اسلامى ایران و تبیین مغایرتهاى سند ۲۰۳۰ با سند ملى اقدام نگردیده است به گونهاى که تمام هم و غم کارگروههاى تدوینکننده- ولو بهصورت ناخواسته- تحقق تمام و کمال اهداف و راهبردهاى سند ۲۰۳۰ بوده است. اهدافى که مغایرت آن با ارزشهاى اسلامى و انسانى مقرر در اسناد بالادستى نظام اظهر من الشمس بوده و دولت نیز بدان اعتراف دارد. لذا در خوش بینانهترین حالت باید گفت: «ما قصد لم یقع»، هرچند ممشاى برخى از عناصر کلیدى دولت و نیز برخى اقدامات رخ داده نشان مىدهد که برخى از مسؤولان اجرایى، تا بن دندان معتقد به مبانى غربى بوده و تلاش مىنمایند ولو با حفظ ظواهر، منویات حقوق بشرى که متاسفانه در دانشگاههاى داخل کشور آموختهاند را به اجرا گذارند.
* تبعات اجراى سند ۲۰۳۰ چیست؟
– با پذیرش سند، ایران ملزم مىشود تا تغییرات مدنظر یونسکو را در نظام آموزشى و فرهنگى کشور حتى در زمینه کنترل جمعیت و محیط زیست و. . را اعمال کند و همین پایه تعارضات فرهنگى و هویتى را در نسلهاى آینده موجب مى شود تا آنها با هویت ملى و مذهبى خود بیگانه شوند. تغییر سبک زندگى، تغییرات همهجانبه در تفکر عقیدتى، سیاسى، اخلاقى و حتى قوانین مدنى، تبعات دیگر این دومینوى خطرناک است. سند ۲۰۳۰ مدخل ورودى سازمانهاى اصطلاحاً بینالمللى براى سلطه فرهنگى بر کشورهاست که با تغییر نظام آموزشى آنها صورت مىپذیرد. فراموش نکنیم که اغلب نهادها و سازمانهاى بینالمللى بازوهاى اجرایى و اطلاعاتى آمریکا و کشورهاى غربى هستند. ایران ملزم مىشود آمارها و اطلاعات مربوط به کودکان، نوجوانان و جوانان خود را بهصورت گزارشهاى مداوم به نهادهاى بیگانه اعلام کند.
* مفاد سند ۲۰۳۰ چیست و چه تعارضاتى با فرهنگ ایرانى اسلامى دارد؟
این سند ۱۷ هدف اصلى و ۱۶۹ هدف فرعى دارد که با نگاه سکولار و لیبرال به حقوق کودک، آموزش و پرورش، زن و خانواده پرداخته است. این عبارات اغلب بهصورت «کلى»، با الفاظ «مثبت و انسانى» و لکن با توجه به تعریف مدنظر این سازمانها و نه تعریف مدنظر ما بیان شدهاند و همین موضوع، باعث شده، مدافعان سند، به انکار تعارض مفاد آن با اصول اسلامى و هویتى ما بپردازند.
– بهعنوان مثال، در پاراگراف ۵ متن سند، «اصل منع تبعیض» در مورد «افرادى دایر سایر عقاید» و یا «افراد آسیبپذیر» آمده که طبق تفسیر نهادهاى حقوق بشرى سکولار، شامل گروههاى همجنسباز و. . مىشود.
– یا در پاراگراف ۱۰، موضوع «برابرى جنسیتى با حق آموزش براى همه» مطرح شده که على الظاهر بهمعناى حق آموزش برابر دختران و پسران است، اما در واقع، معناى آن، آموزش دختران و پسران بدون توجه به تفاوت ویژگى هاى طبیعى آنها و نقشهاى متفاوت آنها در آینده در خانواده (پدر – مادر)، اختلاط در مراکز آموزشى و. . است. یا آموزش بر مبناى تناسب نیازها و نقشهاى پسران و دختران، طبق پاراگراف ۲۰، «کلیشههاى جنسیتى» خواندهشود که باید حذف شود.
برخلاف گفتههاى دولتىها، اجراى سند، اختیارى و غیرالزامى نیست بلکه ایران، پس از پذیرفتن آن ملزم به انجام آن مى شود.
طبق پاراگراف ۵۷ سند، دولتها باید تضمین دهند که به بازبینى کتابهاى درسى، بودجه و سیاستگذارىهاى آموزشى و همچنین آموزش معلمان طبق سند بپردازند. طبق پاراگراف ۱۰۳-۹۷ کشورها باید در قبال اجراى سند، پاسخگو باشند.
دولت روحانى باید پاسخ دهد، سند ۲۰۳۰ چه عایداتى براى ما دارد؟ با اجراى آن قرار است به چه اهدافى برسیم و چه آوردههایى داشته باشیم؟! وقتى هیچ عائداتى براى ایران ندارد، چرا با دست خودمان، خودمان را به مهلکه بیندازیم؟! اگر چنانکه دولت مىگوید، این سندبىخطر و شفاف و منطبق با اسناد بالادستى نظام است، چه نکته و مطلب جدیدى در این سند وجود دارد که در اسناد ملى خودمان وجود ندارد؟! آیا سندى ملى وجود دارد که مخالف آموزش همگانى باشد؟ مخالف سوادآموزى در همه سنین و مدرسههاى مجهز و محیط زیست پاک و. . باشد؟! ایران بدون پذیرفتن چنین تعهداتى، نرخ بیسوادى را تقریباً در کل کشور از بین برده، رشد و شتاب علمى ما در دنیا در برترین ردهها قرار گرفته، پس چه نیازى به چنین سندهایى است؟!دولت باید پاسخ دهد چرا کشورى همچون فرانسه که براى محصلان مسلمان خود، محدودیتهایى همچون اجبار بهبىحجابى دارد، این سند را نمىپذیرد اما کشور مسلمان ایران، باید آنرا بپذیرد؟!
* «آموزش برابر» از نظر یونسکو یعنى چه؟
متن زیر توضیحى است که سایت یونسکو دربارهى اهداف سند ارائه داده است:
Ensure inclusive and equitable quality education and promote
Goal 4.
lifelong learning opportunities for all
or experience violence becaus Violence based on sexual orientation and gender
identityall – if students are discriminated against /expression is often directed at lesbian, gay and bisexual students (homophobia زز sychological manipulation.. . .
prevent and address homophobic and transphobic violence in educational settings.
facilitate action in selected countries to
http://en.unesco.org/themes/school-violence-and-bullying/را
* خلاصه متن فوق:
از نظر یونسکو فقط وقتى کشورها هدف چهار سند۲۰۳۰ را تحقق بخشیدهاند که آموزش و پرورشى فراگیر و عادلانه براى همه فراهم کنند ازجمله در مورد هویت جنسى دانش آموزان. دانش آموزان در خصوص گرایش جنسى خود اعم از «همجنسباز» (اعم از gay یا lesbian)، یا «ترنس جندر» نباید مورد هیچ گونه خشونتى اعم از زبانى یا بدنى و. . . قرار گیرد. یونسکو مىتواند دربارهى پیشگیرى از اعمال خشونت در چنین کشورهایى اقداماتى را تسهیل کند. یونسکو در مهمترین بند سند ۲۰۳۰ بهدنبال به رسمیت شناختن آموزش هم جنس بازان و اعلام عمومى آن از طریق تأسیس یک مدرسه خاص است. یونسکو از جمهورى اسلامى بهدلیل پیشگامى در زمینهسازى براى اجراى سند ۲۰۳۰ تقدیر کرد!
بر اساس گزارش سند ملى آموزش در صفحه ۷ پارگراف اول، بخشى از اقدامات اجرایى ایران به یونسکو گزارش شده است و جمهورى اسلامى بهدلیل به یک کشور پیشگام در تمهید زمینههاى اجراى سند مورد تقدیر قرار گرفته است «؟زم است ذکر شود که بخشى از ا؟ن اقدامات انجام گرفته، بهعنوان گزارش عملکرد جمهورى اسلامى ا؟ران در طرح پ؟ما؟ش ظرف؟تسازى آموزش۲۰۳۰ که توسط دفتر منطقهاى آموزش؟ونسکو در بانکوک اجرا شد، به؟ونسکو ارائه گرد؟د و جمهورى اسلامى ا؟ران بهعنوان؟کى از کشورهاى پ؟شگام در منطق؟ آس؟ا و اق؟انوس؟ه در زم؟ن؟ آمادگى و تمه؟د تدارکات؟زم براى اجراى آموزش۲۰۳۰ مورد تقد؟ر قرار گرفت.» (سند ملى آموزش ۲۰۳۰، ص۶)
سایت یونسکو در مطلبى با تیتر زیر از موفقیت خود مىگوید:
؟؟؟؟UNESCO promotes lesbian, gay, bi-sexual and transgender education in China
یونسکو همجنس بازى بین زنان و مردان و علاقمندان به هر دو جنس و ترنسجندرها را بهبود مىبخشد.
در بخشهایى از این مطلب مىخوانیم:
؟؟education and social services are yet to be normalized and mainstreamed in policies.
to quality بیش از دو دهه است که همجنسبازى در چین غیرقانونى اعلام شده و بهعنوان یک بیمارى طبقه بندى گردیده است. اما هنوز سوء برداشت و تعصب اجتماعى علیه همجنس بازى، علاقمندى به هر دوجنسیت و ترنسجندر بودن رایج است. حقوق مساوى آنان براى آموزش باکیفیت و خدمات اجتماعى باید هنوز هم عادى گردد و در سیاستها به جریانى اصلى تبدیل شود.
؟؟؟؟This year›s International Day against Homophobia (IDAHO) Transgenderplace on 9 and 01 May consists of a half-day strategy discussion on
Lesbian, Gay, Bi-sexual and (LGBT) educators.education and a full-day Training of Trainers workshop for both formal and
non-formal LGBT
مجلس جشن بینالمللىِ «روزى علیه همجنسگرایى هراسى در چین»، امسال با یک سری وقایع همراه بود، یک کارگاه که توسط یونسکو و سازمانهاى مردم نهاد همکارش سازماندهى شده بود تا در مورد آموزش همجنس بازى زنان و مردان و دوجنس گرایان و ترنسجندرها براى آموزش دهنده گان رسمى و غیر رسمیِ این مطالب یک روز کامل فعالیت انجام پذیرد.
exist at both the national and school level for LGBT organizations and educators
policies and practices.Nevertheless, as discussed at the workshop, opportunities
to mainstream the topic into
با این وجود همانطور که بحث شد، فرصتهایى هست در هر دوى سطوح ملى و مدرسهاى براى سازمانهاى مروج همجنس بازى و آموزش دهندههاى آن تا موضوع را به فعالیتها و سیاستهاى اصلى تبدیل کنند.
are already inviting LGBT activists to their classrooms as resource persons
e know, some teachers یونسکو حمایت کرده است از اساتید دانشگاه که تنوع جنسیتى و سکسى را در برنامه درسى جنسى خود مىآورند و تشویق مىکنند و ارتباطشان را با سازمانهاى مردم نهاد مروج همجنس بازى بهعنوان مراجع مهمى حین آموزش انحراف جنسیتى حفظ مىکنند. تا جایى که ما مىدانیم برخى معلمین اکنون فعالان همجنسباز را به کلاس درس خود دعوت مىکنند بهعنوان فرد با تجربه در همجنس بازى.