
نداشتن برنامه مشخص اقتصادى، تکمحصولى شدن اقتصاد و وابستگى به صادرات نفتى، رشد سرمایهدارى در دامان امپریالیسم، نابودى کشاورزى، افزایش وابستگى در بخش صنعت، گسترش صنایع مصرفى، سطح بالاى بیکارى و کم کارى، سطح نازل درآمد سرانه، سطح پایین بهرهورى، وضع بد بهداشت همگانى، بیاعتنایى به علم، مراکز علمى و تحقیقاتى، بىتوجهى به بازسازى زیرساختهاى اقتصادى و رشد و توسعه کشور، ایجاد تأسیسات نظامى وابسته، اجراى سیاست ریختوپاش و ولخرجىهاى سرسامآور شاهانه در امور مبتذل، توزیع ناعادلانه درآمدهاى ملى، تشدید فاصله طبقاتى و در یک کلام، فساد، اسراف، ظلم اقتصادى و فقر اکثریت مردم ایران از ویژگىهاى برجسته مدیریت فاسد، بىکفایت و ناکارآمد آن دوران مىباشد که در صورت تداوم، امروز یکى از وابستهترین، فقیرترین و تحقیرشدهترین ملتها بودیم.
اول اینکه پیشرفتهاى علمى و تکنولوژیکى کشور و موفقیتهاى آن در عرصههای مختلف پس از انقلاب اسلامى از یکسو شاهدى بر بالندگى و پویایى نظام و کارآمدى آن است و از سوى دیگر گویاى عزم و اراده جدى نظام براى دستیابى به توسعه و پیشرفت همهجانبه است و اهداف ترسیمشده براى دولت جمهورى اسلامى در اصل سوم قانون اساسى بهنحوى بیانگر این امر است.
از اینرو پیشرفتها و موفقیتهاى کشور در عرصههاى مختلف مىتواند ملاک و معیار ارزیابى جهتگیرىهاى کلى نظام و عزم آن براى حرکت در مسیر پیشرفت و توسعه باشد و از این لحاظ مىتوان کشورهاى مختلف را بر اساس امکانات، منابع و… با یکدیگر مقایسه نمود و آنچه ارزش پیشرفتهاى بهدستآمده از سوى نظام جمهورى اسلامى را دو چندان مىکند، توجه به این نکته است که این پیشرفتها و موفقیتها در کشور با وجود مشکلات و موانع بزرگى همچون تحریمها و فشارهاى قدرتهاى بزرگ و جنگ تحمیلى و خسارتهاى ناشى از آن و محدودیتهاى زیادى صورت گرفته است. مشکلات و موانعى که مىتواند حرکت هر کشورى را در اینراستا متوقف نماید.
نکته دوم اینکه ساختار رژیم گذشته به گونهاى بود که اجازه پیشرفت و توسعه کشور را سلب نموده بود، وابستگى شدید به کشورهاى بزرگ، بىتوجهى به علم و تحقیقات علمى، بىاعتنایى به صنعت و توسعه کشاورزى و تولیدات داخل، وابستگى به نفت و عدم سرمایهگذارى عواید حاصله در جهت رشد و پیشرفت کشور و… از شاخصههاى اصلى ساختار رژیم گذشته بودند، بدیهى است با وجود این ساختار ناسالم و بهویژه با این تفکر و بینش، ادامه حیات این رژیم جز ترسیم آیندهاى تاریک براى کشور چیز دیگرى را به ارمغان نمىآورد، ازاینرو اگر رژیم گذشته سقوط نمیکرد و به حیات خود ادامه مىداد، به یقین وضعیت کشور با امروز بسیار متفاوت بود و نه تنها از پیشرفتها و موفقیتهاى علمى امروز خبرى نبود که ما در راستاى وابستگى به کشورهاى بزرگ، امروز بهعنوان کشورى کاملا وابسته و غیرتأثیرگذار در معادلات بینالمللى مطرح بودیم و در نهایت بهعنوان نوکر و تأمینکننده منافع قدرتهاى بزرگ جایگاهى نامناسب در عرصه جهانى داشتیم. جایگاهى که بههیچوجه با جایگاه و عظمت امروز نظام جمهورى اسلامى قابل مقایسه نیست. بنابراین ساختار، روند و خطمشى کلى رژیم گذشته به گونهاى بود که در صورت تداوم آن نمىتوانست استقلال، پیشرفت و رشد و توسعه کشور را فراهم نماید و حاصلى جز وابستگى و عقبماندگى و از دست رفتن عزت و اقتدار کشور نمىداشت.
نکته سوم اینکه بسیارى از پیشرفتهاى بهدستآمده در کشور پس از انقلاب اسلامى مرهون نسلى است که در فضاى انقلاب اسلامى به رشد و بالندگى دستیافتند. علاوه بر اینکه آنچه مهم است حمایت و جهتدهى استعدادهایى است که مىتواند در مسیر رشد و پیشرفت کشور مورد استفاده قرار بگیرد. ازاینرو تحصیلکردههاى رژیم گذشته و دانشآموختگان در جمهورى اسلامى همه جزو سرمایههاى علمى کشور محسوب مىشوند که باید از ظرفیتها و توانایىهاى آنان در جهت اعتلاى موقعیت کشور بهره گرفت. کارى که در نظر جمهورى اسلامى صورتگرفته است و نیازمند توجه بیشتر مسؤولان نظام است.
* فقدان اعتماد به نفس و روحیه خودباورى:
در سران رژیم پهلوى هیچ گونه روحیه اعتماد به نفس و خودباورى براى ساخت ایران مشاهده نمىشد ازاینرو علیرغم برخوردارى کشور ایران از کارشناسان متخصص و دلسوز، اداره کشور را به کارشناسان خارجى و بیگانه داده بودند که نه تنها هیچ دلسوزى براى مردم ایران نداشتند بلکه در صدد عقب نگاه داشتن کشور و تداوم نیاز به حضور آنان در بخشهاى مختلف کشور را داشتند.
رژیم پهلوى براى اداره کشور قرارداد حضور بیش از ۵۰هزار مستشار و کارشناس خارجى را در بخشهاى مختلف نظامى، نفت، مهندسى، سدسازى، راهسازى، مخابرات، خودروسازى، پزشکى، برنامه و بودجه و… امضا کرد در حالى که متخصصان ایرانى اجازه ظهور و بروز و نشان دادن مهارت و خلاقیت خود را نداشتند.بهعنوان مثال مهندسان ایرانى در نیروى هوایى اجازه حضور در محلهاى تعمیر و نگهدارى هواپیماهاى اف ۱۴ را نداشتند و تمام مراحل تعمیر و آمادهسازى با رقمهاى هنگفت توسط مستشاران آمریکایى انجام مىشد.همچنین در بخشهاى پدافندى و رادارى تمام کارها توسط نیروهاى آمریکایى انجام مىشد و حتى سران پهلوى هم از جزئیات کار مستشاران نظامىخبر بودند.
برخى از این کارشناسان خارجى از دولت ایران حق توحش مىگرفتند.پس از مدتى قانون حق کاپیتولاسیون را هم براى آمریکایىها به تصویب رساندند که به تعبیر حضرت امام(ره) اگر یک آشپز آمریکایى یک مرجع تقلید را با ماشین زیر مىگرفت دادگاههاى ایران حق محاکمه وى را نداشتند و باید به آمریکا منتقل و آنجا به اتهام وى رسیدگى مىشد.
* صنعت مونتاژ و کاملا وابسته:
بهدلیل صادرات بیش از ۵۵ میلیون بشکه نفت به خارج و درآمد هنگفت رژیم پهلوى از این محل، سران رژیم پهلوى انگیزه چندانى براى سرمایه گذارى روى صنعت و کشاورزى نداشتند و بیشتر بهدنبال واردات کالاهاى خارجى بودند. در بخشهایى هم که سرمایه گذارى محدودى بر روى صنایع صورت مىپذیرفت عمدتا صنایع مونتاژ بود که تمام قطعات ساخته شده وارد کشور مىشد.
در این مورد همچنین مىتوان به خبر یکى از روزنامههاى آن زمان (رستاخیز) در تاریخ تیرماه ۱۳۵۷ اشاره کرد. در این خبر آمده است که «متأسفانه در وضع کنونى باید مرغ را با قیمت گزاف براى تولید تخممرغ جوجهکشى از خارج وارد کنیم. مرغ مادر گوشتى را در شرایط کنونى نمىتوانیم در ایران تولید کنیم. براى تغذیه این مرغها هفتاد درصد غذاى طیور را باید از خارج از کشور وارد کنیم. البته، با این همه، وارد کردنها براى اداره این صنعت تکنولوژى لازم و نیروى انسانى نداریم. یعنى، طبق استاندارد معمولاً، براى هر ۲۰۰۰ واحد دامى به یک دامپزشک نیازمندیم، ولى، در ایران متأسفانه براى هر ۱۹۶/۴۳ واحد دامى یک دامپزشک وجود دارد.» این خبر یک نمونه بارز از وابستگى تکنولوژیکى به تولید خارجى است.
همچنین در سال ۱۳۵۴ مبلغ زیادى جریمه به کشتىهایى پرداخت شد که در خلیج فارس بهعلت عدم وجود امکانات و تجهیزات تخلیه بار در انتظار باراندازى مانده بودند.
فساد شدید و گسترده در دربار و دولتمردان و میدان ندادن به بخش خصوصى:
خانواده سلطنتى که جمعا از ۶۳ شاهپور و شاهدوخت… تشکیل شده بود بخش عظیمى از ثروت را به خود اختصاص مى داد، جمع ثروت این خانواده به بیش از بیست میلیارد دلار مىرسید.
همچنین عمده مقاطعه کارىهاى پر سود و طرحهاى پرمنفعت دولتى توسط مقامات حکومتى منعقد مىشد. بر اساس یک برآورد تنها در فاصله ۱۳۵۵- ۱۳۵۲ حق کمیسیون مقامهاى دولتى از یک میلیارد دلار فراتر رفت.این نوع توزیع ثروت بخشى از جامعه ایرانى که شالوده حکومت شاه را تشکیل مىدادند (اعضاى دربار، ارتش، ساواک، و بلندپایگان دیوان سالارى) و مورد اعتماد شخص شاه بودند تعلق مىگرفت.
از سوى دیگرشرکت ملى نفت بهصورت محرمانه ولى دائمى مبلغ کلانى بهحساب شخصى شاه واریز مىنمود. به گونهاى که سرمایه شخصى شاه به یک میلیارد رسیده بود.
برادران و خواهران شاه و وابستگان آنها، از سهامداران عمده بسیارى از شرکتهاى داخلى، یا واسطه معاملات بین دولت و شرکتهاى خارجى بودند و از این رهگذر، صدها میلیون دلار به جیب زدند.روزنامه نیویورک تایمز در شماره ۱۰ ژانویه ۱۹۷۹ به استناد گفته یکى از منابع بانکى در آمریکا نوشت «….فقط اوراق بهادار متعلق به شخص شاه بیش از یک میلیارد دلار است و تنها طى دو سال آخر، مبلغى بین ۲ تا ۴ میلیارد دلار از سوى خانواده سلطنتى ایران به آمریکا منتقل شده است.»
با سرمایههاى هنگفت ملى، نهادهایى اداره مىشد که آنها نیز هدفى جز سلطه بیشتر حکومت بر تمامى ابعاد زندگى مردم نداشتند مثل»نهاد پهلوى «که کنترل و نفوذ در مراکز مهم اقتصادى یکى از وظایف این نهاد بود به گونهاى که در بیش از ۲۰۷ شرکت سهام داشت و بخش مهمى چون مسکن، مصالح ساختمانى، بیمه، هتلها، اتومبیل و… را کنترل مى کرد. کنترل شدید دولت بر تمامى ارکان اقتصاد خود به خود باعث مىشد که مردم از مزایاى اقتصادى محروم شود.
دامنه سوءاستفادههاى مالى درباره اطرافیان شاه، وصاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوى از کل پروژههاى صنعتى ،کشاورزى، ساختمانى، راهسازى و نظامى زمان رژیم گذشته تا آن حدگسترده و وسیع بوده است که نه تنها از دید هیچ یک از پژوهشگران که علل و عوامل انقلاب اسلامى ایران را بررسى کردهاند پنهاننمانده است، بلکه حتى خواص اطرافیان و نزدیکان شاه سابق نیز اجباراًبه آن اعتراف کردهاند.
چنانچه اشرف پهلوى درکتاب «چهرهها درآیینه» و پرویز راجى در کتاب «خاطرات آخرین سفیرشاه در لندن» بدان اشاره کردهاند.علاوه بر این، خود شاه نیز در کتاب «پاسخ به تاریخ»چنین مطلبى رااذعان مىکند. آنتونى پارسونز سفیر کبیر انگلیس نیز در خاطرات دورانسفارت خود در ایران که مصادف با سالهاى انقلاب بوده است در ذکرعوامل سقوط رژیم پهلوى از استبداد، فساد مالى، سرکوب، و خشونترژیم نام مىبرد و در جاى دیگرى در کتاب فوقالذکرمى گوید که بیشترین موارد فساد مالى مربوط به خانواده پهلوى ودربارشاه بود. یکى از دلایل عمده نارضایتى مردم در زمان حکومت پهلوى شکاف و اختلاف عظیم طبقاتى بین معدودى اقشار بسیار غنى و مرفّه جامعه و اکثریت عظیم توده مردم ذکرمى شود.
* عدم اهتمام رژیم پهلوى به طبقه محروم و فقر ستیزى:
رویکرد اقتصادى رژیم پهلوى مبتنى بر میدان دادن به شاهزادهها، شاهپورها، شاهدختها، عناصر دربار، سران ارتش وعناصر رده بالاى ساواک بود. عدم توزیع منصفانه ثروت عمومى باعث رشد اقتصادى یک طبقه خاص وابسته به حکومت مىشد.
هویدا، نخستوزیر وقت در حالى از کسب جایگاه پنجم ایران در صنعت جهان طى پانزده سال آینده خبر مىداد که عمدتاً صنایع مونتاژ و وارداتى به خانوادههاى وابسته به دربار واگذار شده بود و آنها طبقه بورژواى وابسته به پهلوى را شکل مىدادند.
این بورژوازى مرکب از حدود ۱۵۰ خانواده (به روایت شوراى انقلاب ۵۱ خانواده) بود که ۶۷ درصد صنایع و مؤسسات مالى را مالک بودند. از میان ۴۷۳ صنعت بزرگ خصوصى، ۳۷۰ مورد از آنها در مالکیت ده خانواده بود که خانوادههاى فرمانفرمایان، رضایى، خیامى، ثابت، لاجوردى شناختهشدهترین آنها بودند.
با توجه به آنچه آورده شد مىتوان نتیجه گرفت که با وجود درآمدهاى سرشار نفتى، تغییرات موازى اقتصادى در سطح کشور رخ نداد؛ زیرا در عمل زمینه رشد موازى اقتصادى از ناحیه خود دولت با مشکل مواجه مىشد. سلطه کامل محمد رضا پهلوى بر تمامى ارکان جامعه ایرانى، اقتصاد، سیاست و فرهنگ آن در عمل با توزیع موازى ثروت منافات داشت. بههمیندلیل با وجود اجراى برنامههاى پر سر و صدا (انقلاب سفید اصلاحات ارضى…) در میدان عمل در زندگى قاطبه مردم تغییرى رخ نمىداد. ثروتمندان که عمدتا مورد تأیید دستگاه حاکمه بودند ثروت مند تر مىشدند و براى مردم هر روز مانع جدیدترى در راه بهرهبردارى مساوى از ثروت ایجاد مىشد.
همین مسأله یکى از ریشههاى اصلى دور شدن مردم از دولت بود، دولتى که نه ثروت آن نه فرهنگ آن و نه سیاست آن هیچکدام براى مردم نبود. و هر روز که مىگذشت از مردم دورتر مىشد و در قدرت خیالى نفت، ارتش، ساواک و ژاندارمى منطقه فرو مىرفت. چنین وضعیتى در کنار مبارزه روزافزون شاه براى تغییر هویت و فرهنگ اسلامى جامعه، سبب نارضایتى گسترده مردم در تمام نقاط کشور شد و با رهبرى حضرت امام(ره) زمینههاى ایجاد و پیروزى انقلاب اسلامى و سرنگونى رژیم ستم شاهى پهلوى را فراهم آورد.
به اعتراف خود ثریا، «محلات جنوب شهر تهران با جویهاى سرباز که آب کثیف آن پس از عبور رختشوى خانهها و آلوده شدن به کثافات ولگردان و سگها به مصرف خوراک مردم مىرسد، بچههاى مفلوج، زنان و پیرمردان گرسنه، گل ولاى کوچهها که خانههایشان شباهتى به خانه ندارد، محلاتى که فقر کامل بر آنها حکمفرماست و توان شکایت نیز ندارند.»
* اولویت نظامى گرى وابسته بر آبادانى کشور:
حدود چهل درصد از بودجه کشور به ارتش اختصاص داده مىشد که تعداد نیروها و پرسنل آن هر روز بیشتر و بیشتر مى شد و در سالهاى آخر به ۴۱۳ هزار نفر رسیده بود. حدود ۴۰ هزار مستشار نظامى آمریکا (به ازاء هر صد سرباز یک مستشار نظامى) فعالیت مىکرد. و تعداد اعضاى ساواک غیر قابل شمارش بود، بر اساس برآورد یک دیپلمات غربى در تهران از هر هشت نفر افراد بالغ یک نفر جاسوس ساواک هستند.
* ریخت و پاش سرمایه ملى و عدم سرمایه گذارى در بخشهاى اساسى:
جشنهاى ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى که بیش از سیصد میلیون دلار هزینه دربرداشت و با ولخرجىها و اتلاف بىحد و حصر سرمایههاى ملى کشورمان انجام شد، درحالى بود که متجاوز از نیمى از جمعیت کشور در روستاها و حومه شهرهاى بزرگ در فقر و فلاکت و تنگدستى بهسر مىبردند و در اکثر شهرها و روستاهاى کشور، اثرى ازوسایل اولیه و مقدماتى رفاه عمومى و حداقل امتیازات زندگى ساده براى عامه مردم وجود نداشت.
در پاییز سال ۱۳۵۰ محمد رضا شاه، سالگرد ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى ایران را با ریخت و پاش بسیارى در محل پرسپولیس (تخت جمشید) جشن گرفت.در این جشن بیست پادشاه و امیر عرب، پنج ملکه، بیست و یک شاهزاده، شانزده رئیس جمهورى، سه نخست وزیر، چهار معاون رئیس جمهورى و دو وزیر خارجه از ۶۹ کشور شرکت کردند.ازجمله مدعوین نیکلا پادگورنى، رئیس جمهورى اتحاد جماهیر شوروى، مارشال تیتو، از یوگوسلاوى، یحیى خان از پاکستان، و.و.گیرى از هندوستان، ملک حسین پادشاه اردن و امپراتور هیلاسلاسى، از اتیوپى بودند.اسپیرو آگنیو معاون ریچارد نیکسون به نمایندگى ایالات متحده در مراسم شرکت داشت.گذشته از مقامات مزبور، دهها تن از شخصیتهاى علمى، هنرى، صنعتى، فرهنگى و نمایندگان رسانههاى خبرى جهان و نیز نخبگان ایرانى، در جشنى که یک هفته طول کشید حضور یافته بودند مدعوین در ۳ چادر عظیم و ۵۰ چادر بزرگ که در خارج تهیه شده بود، پذیرایى شدند.
براى تأمین روشنایى محل از تهران و شیراز ۶۰۰۰ مایل کابل کشى و ۲۰ مایل حلقه گل زینتى، شامل ۱۳۰هزارلامپ چراغ مصرف شده بود.در میهمانىهاى رسمى، ۵۰۰ تن میهمان حضور داشتند.غذا شامل تخم بلدرچین با خاویار، خوراک خرچنگ، کباب بره با قارچ، طاووس بریان انباشته از جگر غاز، و دسر شامل تمشک تازه محصول فرانسه با لعاب انجیر و تمشک مخصوص بود.ماکس بلوئه، فرانسوى که با ۲۵۹ سر آشپز، آشپز و پیشخدمت، از ده روز پیش از برگزارى مراسم جشن از فرانسه آماده بود، سرپرستى پذیراییها را بهعهده داشت.رستوران ماکزیم پاریس، غذا و مشروب، ازجمله ۲۵هزار بطرى شراب مخصوص تهیه دیده بود.
در مراسم جشن پرسپولیس ۶۰۰ روزنامه نگار، عکاس و فیلمبردار از اکناف جهان به تخت جمشید آمده بودند، بیش از یک میلیون کلمه خبر به سراسر دنیا مخابره کردند. شبکه تلویزیونى NBC از ایالات متحده آمریکا، مراسم جشن را با استفاده از ماهواره، براى دهها میلیون بیننده آمریکایى پخش کرد. مردم ایران نیز قسمتهایى از مراسم را از تلویزیون تماشا کردند.
مراسم جشن در نهایت گشاده دستى و اسراف انجام گرفت و هزینه آن بیش از ۳۰۰ میلیون دلار برآورد شد. مدعوین در ۳ چادر عظیم و ۵۰ چادر بزرگ که در خارج تهیه شده بود، پذیرایى شدند. شاه، با برگزارى این جشن پر سر و صدا، مرحله تازهاى از سلطنتخود را آغاز کرد.شاید این کار نشانهاى بود از بیمارى بزرگ پندارى او، زیرا در همان اوان که میلیونها دلار صرف هزینه خرید و ارسال مشروب، گل و غذا، از اروپا شد، و هنگامى که میهمانان در تخت جمشید، جگر غاز و خاویار مزمزه مىکردند، هزاران ایرانى در ایالات سیستان و بلوچستان، حتى در روستاهاى فارس گرسنه بودند.
یک نویسنده از آن دوران مىگوید: در سال ۱۳۳۵ در معیتسرلشگر میرجلالى فرمانده سپاه جنوب، در شهرستان خاش شاهد این حقیقت تلخ و شرمآور بود، میر جلالى ضمن بازدید تنها مدرسه شهر، از مدیر آن که مرد ژنده پوشى بود پرسید، بچهها کجا هستند.مدیر جواب داد ساعت تفریح آنهاست، عدهاى براى علفخورى به صحرا رفتهاند!
در چنین شرایطى صدها تن از شخصیتهاى معروف از اکناف جهان به پرسپولیس آمده بودند تا شاهد پیشرفتهاى ایران باشند و شاه را ستایش کنند.در پرسپولیس، محمد رضا شاه، بر سر مزار کوروش نطقى ایراد کرد و گفت: «….کوروش بزرگ! شاه شاهان، شاه هخامنش، شاه سرزمین ایران، من شاهنشاه ایران، از جانب خود و ملتم، بر تو درود مىگویم!…کورش! شاه بزرگ شاهان، آزادهترین آزادگان، قهرمان تاریخ ایران و جهان! آسوده بخواب، زیرا ما بیداریم و پیوسته بیدار خواهیم ماند..»
مدعوین جشن ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهى، صدها تن میهمانان خارجى و گروهى از نخبگان مورد اعتماد دستگاه بودند ولى مردم ایران به آنجا راه نداشتند.همه راههایى که به پرسپولیس و تخت جمشید منتهى مىشد بهوسیله نیروهاى نظامى و امنیتى بسته شده بود.صدها تن، زن و مرد ایرانى، که نسبتبه آنها سوء ظن مىرفت، دستگیر شده و یا تحت نظر قرار داشتند. به رغم کوششها و هزینه سنگینى که براى هرچه با شکوهتر جلوه دادن جشنها به کار رفت، مطبوعات آمریکا مطالب انتقادآمیزى پیرامون بىنظمىهاى آن نوشتند و برخى شاه و رژیم او را به باد حمله گرفتند.دنباله انتقاد به محافل و شخصیتهاى سیاسى کشیده شد.جورج بال، معاون سابق وزارت امور خارجه آمریکا گفت «چه مناظر پوچ و زنندهاى! فرزند یک سرهنگ فوج قزاق، در کشورى که درآمد سرانه مردم آن ۲۵۰ دلار در سال است، مانند یک امپراتور جشن بر پا کرده و با ادعاى رفورم و نوگرایى، البسه و پوشاک دوران استبداد باستانى را به نمایش گذاشته است.
* رویکردهاى انقلاب اسلامى
رویکرد انقلاب اسلامى بر محورهاى؛ ۱- عدالت اقتصادى ورفع تبعیض۲- مبارزه با زراندوزى ۳- استقلال اقتصادى ۴- توزیع عادلانه ثروت عمومى ۵- ساده زیستى ۶- تأمین رفاه و عزت انسانى ۷- خودکفایى و تولید ملى و۸- محرومیت زدایى و خدمت به مستضعفان بوده است.
آنجا که درصحیفه نورج ۵ ص ۲۳۷ ازقول حضرت امام آمده است: «اقتصاد ما باید متحول شود، اقتصاد وابسته به اقتصاد مستقل تبدیل شود. تمام چیزهایى که درحکومت طاغوت بود وبه تبع اجانب دراین مملکت ضعیف، دراین مملکت زیردست پیاده شده بود با استقرار حکومت اسلامى و جمهورى اسلامى تنها اینها باید زیرورو شود وباید مردمان خودشان را اصلاح کنند وباید اشخاصى که ظالم هستند وبه زیردستها ظلم کردند، باید آنها دیگر ظلم نکنند باید حق فقرا داده شود.»
بر اساس همین رویکرد بود که پس از ۲۲ بهمن ۱۳۵۷،انقلاب از مرحله مبارزه با طاغوت گذر کرد و به مرحله سازندگى رسید و تمامى نیروهاى انقلاب اسلامى هدف خود را جهاد در راه استضعافزدایى از محرومین قرار دادند.
در اینراستا جهاد سازندگى با الهام از فرمان حضرت امام امت(ره) و با سرمایههایى چون جوانان پرشور و انقلابى و با دلهاى آکنده از عشق به محرومین رسالت خطیر خویش را آغاز کرد. جهادگران جهاد سازندگى در این مرحله با شعار «همه با هم به سازندگى» به آباد کرن خرابىها پرداختند. درآغاز، فعالیتهاى ساده و اکثرا» به شکل بسیجى (کمک به داشت و برداشت محصولات کشاورزى) بود. اما کارایى این شیوه بسیجى، با پشتیبانى کامل مردمى که در فرهنگ ادارى تشکیلاتى قبل از انقلاب اسلامىبىسابقه بود، به همراه اخلاص در خدمتگزارى داوطلبین این نهاد از یک طرف و پذیرش متقابل روستائیان از سوى دیگر، واگذارى وظایف بیشتر این نهاد را باعث گردید.
حضرت آیتالله العظمى خامنهاى رهبر فرزانه انقلاب اسلامى در باره جهاد سازندگى به نکته مهمى اشاره کرده و فرمودند: آن روز که نهاد انقلابى جهاد سازندگى بهوجود آمد، یقینا» هیچ ارگانى از ارگانهاى کشور، قدرت نداشت به ترمیم خرابیها و ایجاد سازندگى به شکل مطلوب، بهنحوى که جهاد متصدى آن است، بپردازد.
جهاد سازندگى در تاریخ ۲۷ خرداد سال ۱۳۵۸ با فرمان رهبر کبیر انقلاب اسلامى بینانگذار جمهورى اسلامى ایران، حضرت امام خمینى(ره) در جهت مبارزه با فقر و محرومیت بجا مانده از رژیم ستم شاهى، توسعه و عمران روستایى، رشد و گسترش کشاورزى و حرکت به سمت استقلال و خودکفایى کشور تشکیل گردید.
جمعى از جوانان مسلمان، متعهد برومند ایران اسلامى در پى صدور فرمان حضرت امام خمینى(ره) به قصد قربت و در جهت خدمت به قشر مستضعف و محروم روستاها بپا خاستند و بدین سان این نهاد انقلابى از متن تودههاى میلیونى مردم شکل گرفت.
پس از فرمان حضرت امام خمینى(ره) جهاد با دو حرکت و هدف اصلى در سازندگى کشور قدم برداشت: ۱چ رفع محرومیت از روستاهایى که از سادهترین امکانات رفاهى نیز محروم بودند.۲چ تأمین درآمد کافى و ایجاد اشتغال در روستاها نهایتا» رشد و شکوفایى کشاورزى و خودکفایى کشور.جهاد سازندگى با این دو هدف وارد روستاها شد و سعى کرد با سازماندهى کلى حرکت خودجوش مردمى بهدنبال کارهایى برود که این هدف را تأمین کند. به این ترتیب جهاد سازندگى به رهبرى روحانیت در تمام شهرها و شهرستانها و بخشهاى کشور براى تحقق هدفهاى ذکر شده حضور یافت. مسیر و ابزار این حرکت، بسیار سخت و مشکل بود. زیرا در همان موقع دولت موقت بازرگان، به چشم یک حرکت مستمر دائمى به جهاد نگاه نمىکرد، بلکه آنرا یک حرکت موقت در یک زمان محدود براى استفاده ازاوقات فراغت جوانان در جهت سازندگى مىدانست. اما جهاد با شور و حرکت مستمر و پویایى خود و گستردگىسابقهاى که پیدا کرد، این تفکر را از بین برد و با یک سازماندهى، نظامى را نهادینه کر د که بعد با نام وزارت جهاد سازندگى الگویى براى سایر سازمانهاى ستى و رسمى کشور گردید.
* جهشهاى علمى ایران پس از پیروزى انقلاب اسلامى
ایران اسلامى هماکنون در بسیارى از عرصههاى علمى بهویژه در زمینه طب، انرژى هستهاى، نانو تکنولوژى، بیو تکنولوژى، سلولهاى بنیادى و دیگر فناورىهاى نوین صاحب رتبههاى برتر جهانى است که بهصورت اجمال به برخى از این دستاوردها اشاراتى خواهیم داشت.
– ایران بالاترین رشد مقالات علمى را در جهان داشته است.
– ایران رتبه نخست تولید علم را در منطقه خاورمیانه به خود اختصاص داده است.
– براساس تازهترین آمار مؤسسه بینالمللى اطلاعات علمى (ISI)، محققان ایرانى با ارائه بیش از ۱۷ هزار مقاله علمى، از لحاظ تعداد کل تولیدات علمى نمایه شده، در جایگاه هفدهم جهان قرار گرفتهاند.
– تعداد مراکز آموزش عالى کشور از ۲۲۳ مرکز (در قبل از انقلاب) به بیش از ۲۵۰۰ مرکز رسیده است، یعنى حدوداً دوازده برابر شده است.
– تعداد دانشجویان در سطح دکترا از حدود ۱۷ هزار تن در اوایل انقلاب، به بیش از ۳۰۰ هزار تن افزایش یافته است. امروزه آمار دانشجویان در مجموعه دانشگاههاى ایران به حدود ۳ میلیون و سیصد هزار نفر رسیده است که در مقایسه با قبل از انقلاب ۲۷ برابر شده است. هفته نامه «نیوزویک» در یکى از شمارههاى اخیر خود اعلام کرد که یکى از بهترین مؤسسات علمى جهان در ایران است. در این گزارش از موفقیتهاى دانشجویان و دانش آموختگان دانشگاههاى ایران بهویژه دانشگاه صنعتى شریف در عرصههاى بینالمللى، اشاره شده است.
– هر سال میزان تولید علم در کشور به دو برابر مىرسد. ایران مقام پنجم آسیا و اول منطقه در تولید علم و فنّاورى بهویژه در رشتههاى ریاضى، مکانیک، پلیمر، شیمى، مهندسى شیمى، فنّاورى نانو و پزشکى و رتبهى دوازدهم ریاضى، سیزدهم کامپیوتر، هفدهم مکانیک، هیجدهم شیمى، پانزدهم نانو در جهان بوده است.
– دستیابى به دانش فنّى استفاده از پلیمرهاى گیاهى در صنایع بستهبندى، در جایگاه پنجمین کشور پس از آمریکا، آلمان، انگلیس و ایتالیا، تنها بخش ناچیزى از افتخارات کسبشده در این زمینه است.
– ایران در تولید داروهاى بیوتکنولوژى جزو ۱۲ کشور اول دنیاست.
– دانشمندان کشورمان موفق شدهاند مواد و داروهایى را تولید کنند که یا در سطح جهان سابقهى قبلى نداشته یا تولید آنها فقط در انحصار چند کشور خاص بوده است. ساخت اولین داروى ضددیابت در جهان، تولید اسپرم از مغز قرمز استخوان زنان، ساخت پوست مصنوعى، ساخت داروى کنترل ایدز، ساخت داروى سرطان پوست، درمان ضایعات نخاعى، قلبى، کبدى، عروقى و چشمى با استفاده از سلولهاى بنیادین، طى مراحل نهایى بیش از سى قلم داروى بیمارىهاى صعبالعلاج، کار بر روى بیش از صد طرح تحقیقاتى نانوتکنولوژى و ساخت قوىترین چسب بافتى جهان با ترکیبى از فنّاورى نانو و چسب بافتى هوشمند با عنوان نانو گیو (nano give)، ساخت حداقل چهار داروى بیوتکنولوژى ازجمله اریترو پولتین، آنها اینتروون، استرپتوکیناز، gcsf و اینترفون بتا در حالى انجام شد که تعداد کل این داروها در جهان حدود ۳۵ تا چهل مورد بود و قبل از این موفقیت، تکنولوژى آن، فقط در اختیار دو کشور قرار داشت؛ بنابراین این تولیدات نمونههاى دیگرى از موفقیتهاى کسبشده در این بخش است.
– هماکنون ۸۵ درصد زنان ایرانى باسواد هستند، درحالى که نرخ باسوادى زنان قبل از انقلاب اسلامى حدود ۳۵ درصد بوده است. در حال حاضر حدود ۶۷ درصد از پذیرفته شدگان دانشگاهها از میان دختران و زنان هستند.
– ایران درمجموع در ردیف ۱۰ کشور برتر جهان در المپیادهاى علمى قرار گرفته است. در المپیادهاى ریاضى، شیمى، فیزیک، کامپیوتر و نجوم در دنیا چند بار حائز رتبه اول شده ایم.
پیوند اعضا: هماکنون ایران جزء ده کشور اول دنیا در زمینه پیوند اعضاى بدن است. امروزه بیش از ۸۰ مرکز پیوند اعضاء چون قلب، کلیه، کبد، مغز استخوان، ریه و غیره در ایران فعال هستند. مطابق آمار در ۲۵ سال اخیر، حدود ۲۵ هزار پیوند کلیه، در ایران انجام شده که از این لحاظ، ایران در ردیف کشورهاى پیشرفته محسوب مىشود. ایران در زمینه جراحى لاپاروسکوپى، مقام سوم جهان را کسب کرده است. در حال حاضر، جراحى پیوند کلیه بدون ایجاد برش در ایران انجام مىشود.
ایران در زمینه جراحى و پیوند قلب و ریه، پیشرفتهاى قابل ملاحظهاى داشته است. سالانه ۱۸۰۰۰ عمل قلب در ایران انجام مىشود که ایران را در این خصوص، جزو ۱۰ کشور برتر جهان قرار داده است. ایران در زمینه جراحى و پیوند سرخرگ زیر قفسه سینه و عمل قلب باز، موفقیتهاى مهمى را ثبت کرده است.
تولید دارو: هماکنون ۹۸ درصد داروهاى مورد نیاز در داخل کشور تولید مىشود و طبق نظر کارشناسان، ایران هر سال ۵۰ داروى جدید وارد بازار مىکند. بهعنوان نمونه داروى «سینووکس» براى درمان بیمارانام.اس. که تولید آن در جهان انحصارى بود، حدود دو سال است در ایران تولید مىشود. در این زمینه ایران بهعنوان دومین تولیدکننده این دارو در جهان شناختهشده است. تولید داروى «آیمود» (IMOD) در پیشگیرى و بهبود بیمارى ایدز نیز حاصل تلاشهاى محققان ایرانى است.طبق گفته کارشناسان، این دارو سیستم دفاعى بدن فرد مبتلا را در برابر عوارض عفونى بیمارى ایدز تقویت مىکند. در حال حاضر داروى «آنژى پارس» (Angipars) براى بهبود زخم پاى بیماران دیابتى، «داروى اینترفرون پگیله» براى درمان بیمارى هپاتیت c و داروهایى براى درمان بیماریهاى ریوى و عفونى جانبازان کیمیاوى در ایران تولید مىشود.
سلولهاى بنیادى: در دنیاى امروز، طب ترمیمى با استفاده از روش سلول درمانى به مدد دکتران طب آمده تا بافت از بین رفته بدن، جایگزین شود. اینک در ایران اسلامى ۱۰۰ مرکز تحقیقاتى در تولید سلولهاى بنیادى، سلولهاى کبدى، تولید غضروف، تداوى سرطان و درمان ناهنجاریهاى استخوان فعال هستند. پژوهشکده رویان نیز بهعنوان مرکزى علمى و شناختهشده در جهان، در تولید علم و تکنولوژىهاى کمککننده بارورى، سلولهاى بنیادى جنینى، ترمیم چشم، تولید ناى مصنوعى و… دستاوردهاى مهمى را به دست آورده است. تلاشهاى خستگى ناپذیر محققان رویان، ایران را در ردیف ۱۰ کشور برتر دنیا در زمینه سلولهاى بنیادى قرار داده است. سالانه هزاران بیمار خارجى براى تداوى بیماریهایى نظیر نابارورى، جراحى پلاستیک و زیبایى، بیماریهاى دهان و دندان و انواع جراحىها به ایران سفر مىکنند.
پژوهشکده رویان: پژوهشکدهى علوم سلولى و نابارورى رویان، یکى از مراکز تحقیقاتى وابسته به جهاد دانشگاهى کشور است که در زمینه بهداشت بارورى و نابارورى و علوم تولیدمثل فعالیت مىکند. این مرکز در کنار فعالیتهاى درمانى و سرویسدهى به زوجهاى نابارور، بخش اصلى فعالیتهاى خود را در حوزه امور پژوهشى و آموزشى متمرکز کرده و در قالب چندین گروه تخصصى در زمینه علوم بارورى و تولیدمثل تحقیق مىکند. محققان این پژوهشکده در کنار موفقیتهایى، نظیر تولد اولین مورد نوزاد با استفاده از جنین منجمد در ایران (سال ۱۳۷۵) و تولد اولین نوزاد حاصل از روش ICSI با استفاده از اسپرم منجمدشده یک فرد بیضهبردارى شده (سال ۱۳۷۸)، اخیراً توانستند با کشت و تکثیر نخستین رده از سلولهاى بنیادى جنینى انسان (بنیاختههاى جنینى) در ایران (سال ۱۳۸۲) به فنّاورى تولید سلولهاى بنیادى جنین انسان دست پیدا کنند.
نانوتکنولوژى: نانوتکنولوژى از تکنولوژىهاى کلیدى قرن ۲۱ است. ایران درتکنولوژى نانو در خاورمیانه رتبه اول و در میان کشورهاى اسلامى، رتبه دوم و در جهان در رده هفدهم قرار گرفته است.
نانو تکنولوژى یک فرایند تولید مولکولى است و از تکنولوژى سطح بالایى در دنیا برخوردار است. تکنولوژى نانو واژه اى است که به تکنولوژىهاى پیشرفته در عرصه کار با مقیاس نانو که یک میلیاردم متر است، اطلاق مىشود. به گفته کارشناسان در حال حاضر ۱۲۰ مؤسسه پژوهشى و ۶۰ آزمایشگاه در حوزه نانو در ایران فعال هستند. اکنون ایران به مدد متخصصین و جوانان فعال، توانسته به تولید چند نوع نانو پودر، تولید چند نوع نانو کامپوزیت و نانو پوششها دست یابد. پژوهشگران ایرانى موفق بهنوعى نانو کامپوزیت شدند که در صنایع داروسازى، غذایى، کاغذسازى، آرایشى، بهداشتى و ساخت پروتزها در صنایع طبى مورد استفاده قرار مىگیرد. همچنین ایران توانسته با ساخت یک میکروسکوپ در ابعاد نانو متر، از نانو ساختارها، انتى بادىها، پروتئینها و مولکولهاى DNA تصویربردارى کند. قدرت تصویر بردارى این میکروسکوپ، منحصر به فرد است. با ساخت این دستگاه، ایران به جمع چند کشور صاحب تکنولوژى ساخت این نوع میکروسکوپ پیوسته است.
فناورى هستهاى: جمهورى اسلامى به رغم تحریمهاى شدید آمریکا و فشار به کشورهاى دیگر براى نداشتن همکارى در طرح هستهاى ایران، توانست چرخه سوخت هستهاى را با دستان دانشمندان داخلى بهصورت چشمگیرى افزایش دهد تا جایى که تعجب جهانیان را برانگیزد. در سال ۷۹ ایران تصمیم گرفت که خود راهاندازى UCF را آغاز کند و ۴۰۰ نفر از فارغالتحصیلان دانشگاههاى کشور را در رشتههاى مختلف گردهم آورد واین کار را آغاز کرد. پس از دریافت خسارت از چینبا تلاش شبانهروزى در اسفند سال UCF82 راهاندازى شد و در خرداد سال ۸۳ بهصورت کامل بهبهرهبردارى رسید. در پروژه UCF اصفهان افتخار داریم که تمام فارغالتحصیلان دانشگاههاى داخل کشور دراین زمینه تلاش کردند و ما حتى از یک متخصص خارجى نیز استفاده نکردیم.
جمهورى اسلامى ایران در حال حاضر در رابطه با چرخه سوخت هستهاى هفتمین کشور در دنیا است که ازاین تکنولوژى برخوردار مىباشد و در زمینه غنىسازى نیز رتبه ۵ یا ۶ دنیا را به خود اختصاص داده است.
در این خصوص، نظام جمهورى اسلامى توانست با کشف و استخراج اورانیوم طبیعى در یزد و فناورى آن در اردکان یزد و سپس تبدیل آن به سه ماده: «هگزا فلوراید اورانیوم، «اکسید اورانیوم» و «تترا فلوراید اورانیوم» را در «پایگاه هستهاى اصفهان»، بزرگترین گامهاى چرخه سوخت هستهاى بردارد و سپس با تأسیس پایگاه در «نطنز» با استفاده از دستگاههاى سانتریفوژ به غنىسازى اورانیوم دست یابد. این امر، ایران را به ردیف دهمین کشور با فناورى هستهارتقا داده است.در حال حاضر ایران در فردو و نطنز بیش از ۱۵ هزار سانتریفیوژ دارد که غنى سازى ۲۰ درصد را انجام مى دهیم. همچنین، طراحى رئاکتور آب سنگین در اراک و به مرحله نهایى رسیدن نیروگاه اتمى در بوشهر، گامهاى دیگرى بود که نشان داد مدیریت انقلابى نظام جمهورى اسلامى را به کشورى پیشرفته تبدیل مىکند.